آشنایی با اصطلاحات رایج در تجارت با چین | کلید موفقیت در مذاکرات تجاری

آشنایی با اصطلاحات رایج در تجارت با چین می‌تواند موفقیت در مذاکرات تجاری را افزایش دهد. در این مطلب، مهم‌ترین اصطلاحات کسب‌وکار در چین را بررسی می‌کنیم.


آشنایی با اصطلاحات رایج در تجارت با چین می‌تواند کلید موفقیت در مذاکرات تجاری باشد. چین یکی از بزرگ‌ترین قطب‌های اقتصادی جهان است و تعامل تجاری با شرکت‌های چینی نیازمند درک زبان، فرهنگ و اصطلاحات خاص کسب‌وکار آن‌هاست. در ادامه چند اصطلاح رایج در تجارت با چین را بررسی می‌کنیم.


اهمیت اصطلاحات بازرگانی و مذاکرات در چین

 

اهمیت اصطلاحات بازرگانی و مذاکرات در چین

چین به عنوان یکی از بزرگ ‌ترین اقتصادهای جهان، مقصدی مهم برای واردات و تجارت بین‌المللی محسوب می‌شود. موفقیت در مذاکرات تجاری با شرکت ‌های چینی مستلزم آشنایی با فرهنگ، زبان و اصطلاحات رایج در این حوزه است. بسیاری از تجارت و بازرگانانی که قصد همکاری با شرکت ‌های چینی را دارند، با چالش ‌های ارتباطی و زبانی مواجه می‌شوند که می‌تواند در روند مذاکرات تأثیرگذار باشد.

درک اصطلاحات کلیدی تجاری برای ترجمه چینی به فارسی می‌تواند به تسهیل مذاکرات، افزایش اعتماد متقابل و جلوگیری از سوءتفاهم‌ های احتمالی کمک کند. استفاده صحیح از این اصطلاحات نه تنها در کاهش هزینه ‌ها و زمان، بلکه در برقراری ارتباط مؤثرتر و ایجاد روابط تجاری پایدار نیز نقش بسزایی دارد.


مهم‌ترین اصطلاحات چینی در زبان فارسی

در تجارت با چین، آشنایی با برخی اصطلاحات پرکاربرد چینی می‌تواند به برقراری ارتباط بهتر و ایجاد اعتماد در مذاکرات کمک کند. در ادامه چند اصطلاح مهم چینی که در تعاملات تجاری کاربرد دارند را معرفی می‌کنم:

1. FOB (Free on Board - تحویل روی عرشه کشتی)

این اصطلاح به معنای آن است که فروشنده مسئولیت حمل کالا تا روی عرشه کشتی را بر عهده دارد. پس از آن، تمامی هزینه‌ها و مسئولیت‌های حمل ‌و نقل کالا بر عهده خریدار خواهد بود. این روش به تجار کمک می‌کند تا هزینه‌های حمل را کنترل کرده و از انعطاف بیشتری در انتخاب شرکت‌های حمل‌ونقل برخوردار شوند.

FOB یکی از متداول‌ترین روش‌های حمل در تجارت بین‌المللی است. خریداران باید دقت کنند که شرایط قرارداد FOB به‌درستی تعریف شده باشد تا از مشکلات قانونی یا تأخیرات در تحویل کالا جلوگیری کنند.

2.  CIF (Cost, Insurance, and Freight - هزینه، بیمه و کرایه حمل)

در این شرایط، فروشنده موظف است علاوه بر تأمین کالا، هزینه حمل و بیمه را نیز تقبل کند تا کالا به مقصد مشخص شده توسط خریدار برسد. این روش برای خریدار ساده‌تر است زیرا تمامی هزینه‌ ها تا رسیدن کالا به مقصد، از پیش مشخص شده‌اند.

اما در این روش هزینه ‌ها ممکن است بیشتر از روش FOB باشد، زیرا فروشنده هزینه‌ های بیمه و حمل را نیز در قیمت لحاظ می‌کند. همچنین، خریدار کنترل کمتری بر فرآیند حمل ‌و نقل خواهد داشت و باید به اعتبار شرکت حمل ‌و نقل انتخاب شده توسط فروشنده اطمینان کند.

3. MOQ (Minimum Order Quantity - حداقل مقدار سفارش)

بسیاری از تولیدکنندگان چینی دارای حداقل مقدار سفارش هستند که باید توسط خریدار رعایت شود. این مقدار ممکن است بسته به نوع کالا، کارخانه و توافقات طرفین متفاوت باشد. حداقل مقدار سفارش می‌تواند روی هزینه ‌های تولید و حمل تأثیر بگذارد.

خریداران باید در مورد MOQ مذاکره کرده و اطمینان حاصل کنند که مقدار سفارش با نیاز های آن‌ها تطابق دارد. برخی از تأمین‌کنندگان ممکن است در صورت ایجاد روابط بلندمدت، حداقل مقدار سفارش را کاهش دهند.

4. OEM (Original Equipment Manufacturer - تولیدکننده تجهیزات اصلی)

این اصطلاح زمانی به کار می‌رود که یک شرکت تولید کننده کالا را بر اساس طراحی و مشخصات ارائه ‌شده توسط خریدار تولید می‌کند. بسیاری از شرکت‌های بین‌المللی از این روش برای سفارشی ‌سازی محصولات خود و تولید کالا تحت برند اختصاصی خود استفاده می‌کنند.

  OEM مزایای بسیاری دارد، از جمله تولید کالا با کیفیت دلخواه خریدار و حفظ ویژگی ‌های انحصاری اما خریدار باید اطمینان حاصل کند که کارخانه دارای توانایی فنی و استاندارد های لازم برای تولید محصول مطابق با مشخصات تعیین‌شده است.

مهم‌ترین اصطلاحات چینی در زبان فارسی

5. ODM (Original Design Manufacturer - تولیدکننده با طراحی اصلی)

در این روش، تولید کننده نه‌تنها کالا را تولید می‌کند بلکه طراحی آن را نیز انجام می‌دهد. خریدار می‌تواند محصولات را با برند خود عرضه کند، اما معمولاً در طراحی محصول دخالتی ندارد. این روش به ویژه برای شرکت‌هایی که به دنبال محصولات جدید و نوآورانه هستند، مفید است.

ODM   به شرکت ‌ها این امکان را می‌دهد که بدون نیاز به سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه، محصولات جدیدی را وارد بازار کنند. با این حال، مهم است که حقوق مالکیت معنوی و توافقات قراردادی به درستی تنظیم شود تا از سوءاستفاده‌های احتمالی جلوگیری شود.

6. Lead Time (زمان تولید و تحویل)

این اصطلاح به مدت ‌زمانی که برای تولید و تحویل کالا از لحظه ثبت سفارش تا ارسال آن لازم است، اشاره دارد. زمان تولید و تحویل بسته به نوع کالا، حجم سفارش و ظرفیت تولیدی کارخانه می‌تواند متفاوت باشد.مدیریت صحیح Lead Time می‌تواند به برنامه‌ریزی بهتر زنجیره تأمین کمک کند. خریداران باید از قبل زمان تولید را بررسی کرده و از تولیدکنندگان درخواست جدول زمان‌بندی دقیق نمایند تا از تأخیرات احتمالی جلوگیری شود.

7. HS Code (کد تعرفه گمرکی)

یک سیستم طبقه‌بندی کالا ها که برای تسهیل فرایند گمرکی و محاسبه تعرفه ‌های وارداتی استفاده می‌شود. این کدها به دولت ‌ها و شرکت ‌های تجاری کمک می‌کنند تا شفافیت بیشتری در طبقه‌بندی کالا ها داشته باشند.داشتن دانش کافی درباره HS Code برای جلوگیری از مشکلات گمرکی و پرداخت هزینه‌ های اضافی ضروری است. تجار باید کد مناسب برای محصولات خود را شناسایی کرده و در اسناد تجاری خود درج نمایند.

8. EXW Ex Works ( تحویل درب کارخانه)

در این شرایط، فروشنده کالا را در محل تولید خود تحویل می‌دهد و خریدار مسئولیت تمام هزینه‌ ها و مراحل حمل ‌و نقل را بر عهده دارد. این روش به خریداران این امکان را می‌دهد که کنترل کاملی بر فرآیند حمل و نقل داشته باشند.با این حال، EXW نیاز به تجربه و آشنایی کامل با حمل ‌و نقل بین‌المللی دارد. خریداران باید مطمئن شوند که می‌توانند تمامی مراحل حمل ‌و نقل و ترخیص کالا را مدیریت کنند تا با مشکلات لجستیکی مواجه نشوند.

9.  LC (Letter of Credit - اعتبار اسنادی)

روشی متداول برای پرداخت در تجارت بین‌المللی که بانک ‌ها به عنوان واسطه بین خریدار و فروشنده عمل کرده و پرداخت ‌ها را تضمین می‌کنند. استفاده از LC به کاهش ریسک ‌های مالی و افزایش امنیت معاملات کمک می‌کند.با این حال، تنظیم قراردادهای LC نیاز به دقت زیادی دارد، زیرا جزئیات دقیق مدارک و شرایط پرداخت باید مشخص شود. هرگونه خطای کوچک در اسناد می‌تواند منجر به تأخیر در پرداخت یا حتی لغو قرارداد شود.

10. Bill of Lading (بارنامه)

سندی رسمی که جزئیات حمل ‌و نقل کالا را مشخص می‌کند و معمولاً توسط شرکت حمل ‌و نقل صادر می‌شود. این سند به عنوان مدرک مالکیت کالا و شرایط تحویل آن به کار می‌رود.داشتن بارنامه صحیح برای جلوگیری از مشکلات ترخیص کالا ضروری است. تجار باید اطلاعات مندرج در بارنامه را با دقت بررسی کرده و اطمینان حاصل کنند که با قرارداد حمل ‌و نقل تطابق دارد.


مهم ترین اصطلاحات چینی در واردات

اصطلاح چینی تلفظ معادل انگلیسی معنی فارسی
提货单 tí huò dān Bill Of Lading بارنامه
空运费 kōngyùn fèi Air Freight حمل و نقل هوایی
货运 huòyùn Cargo بار
原产地证明书/产地证 yuánchǎndì zhèngmíng shū/Chǎndìzhèng Certificate Of Origin گواهی مبدا
成本保险运费 chéngběn bǎoxiǎn yùnfèi CIF (Cost, Insurance & Freight) CIF (هزینه، بیمه و حمل و نقل)
商品 shāngpǐn Merchandise کالا
产品 chǎnpǐn Merchandise (alternate translation) کالا
货物 huòwù Merchandise (alternate translation) کالا
包装清单 bāozhuāng qīngdān Packing List لیست بسته بندی
形式发票 xíngshì fāpiào Pro Forma Invoice فاکتور پرو فرم
码头 mǎtóu Quay اسکله
货船 huochuan Ship(verb) کشتی باری
运货代理商 yùnhuò dàilǐshāng Shipping Agent نماینده حمل و نقل
运单 Yùn dān Waybill بارنامه
佣金 yōngjīn Commission کمیسیون
花费 huāfèi Cost هزینه
顾客/客户 gùkè/Kèhù Customer مشتری
工厂 gōngchǎng Factory کارخانه
谈判 tánpàn Negotiate مذاکره کردن
提供 Tígōng Offer پیشنهاد
qiān Sign علامت
合同 hétóng Contract قرارداد
交货期 jiāohuòqī Date of Delivery تاریخ تحویل
预期交货日期 yùqī jiāohuò rìqī Expected Date of Delivery تاریخ مورد انتظار تحویل
样品 yàngpǐn Sample نمونه
产品样品更换 Chanpin yangpin genghuan Sample Swatch تعویض نمونه
品牌 pǐnpái Brand برند
品牌名 pǐnpái míng Brand Name اسم برند
装运 zhuāngyùn Shipment حمل و نقل
发货交付 Fā huò jiāofù Shipment Delivery تحویل محموله
销售代表 xiāoshòu dàibiǎo Sales Representative نماینده فروش
合作 hézuò Cooperate همکاری کردن
相互合作 xiānghù hézuò Cooperate With Each Other همکاری متقابل
报价 bào jià Quote نقل قول

نتیجه‌گیری

تجارت با چین فرصت‌های بی‌نظیری را برای بازرگانان فراهم می‌کند، اما درک دقیق اصطلاحات تجاری و آشنایی با فرهنگ تجاری این کشور نقش مهمی در موفقیت مذاکرات و معاملات دارد. تسلط بر این مفاهیم به تجار کمک می‌کند تا تصمیمات بهتری بگیرند، ریسک‌ها را کاهش دهند و همکاری‌های تجاری موثرتری را رقم بزنند.

 

 

برای سفارش ترجمه چینی به فارسی می توانید با ما تماس حاصل فرمایید

دیدگاه خود را برای ما ارسال کنید